و
وات: (فر) - نیروی کهرب - توانه.
واثق: برجا- استوار- استوان - پایدار.
واجب: ناگزیر- ناچار - بایسته.
واجد: دارنده - توانا - توانگر.
واحد: یکه - یکتا - یگانه.
وادی: بیابان - دشت.
وارث: مانده بر- مرده ریگبر- ریگبر.
واردات: رسیده ها - کالاهای رسیده.
واردبودن: آگاه بودن.
وارد شدن: درآمدن- به درون آمدن.
واسطه: میانجی- پادر میانی- میاندار.
واسع: فراخ - گشاد - گشایش دهنده.
واشر: (ا) - پولک.
واصف: ستاینده.
واصل: رسیده - دریافت شده.
واضح: آشکار- روشن - هویدا - نمایان.
واعظ: اندرزگوی-پندده.
وافر: فراوان - به فراوانی - بیشتر.
وافی: بسنده - کارآمد.
واقع شدن: پیشامدن- رویدادن.
واقع بین: درست بین - روشن بین.
واقعاً: به راستی- به درستی- بی گمان.
واقعی: درست - راست - راستین.
واقعه: رخداد- رویداد- پیشامد.
واقعیت: راستینه - راستینگی.
واقف:آگاه - دانا
واکس: (آ ) مومه اندود- یرندج.
والاقدر: باارزش- باارج.
والامقام:بلندپایه -گرانمایه- والاجایگاه.
والاهمّت: بلندنگر- والاکوشا.
والد: پدر- بابا.
والده: مادر- مام- مامک.
واله: شیدا - شیفته - سرگشته.
واویلا: شیون کنان - افسوس کنان.
واهمه: ترس- بیم - هراس- نگرانی.
واهی: سست - بی بنیاد - پوچ.
وبا: بیماری مرگامرگی
وبال: سختی - رنج - گزند.
وبال گردن: بارگردن - گردن گیر- گرفتاری - دشواری.
وب سایت: تارنما.
وتر: زه
وثوق: استوار- استوانی.
وثیقه: گروی - گروگان.
وجاهت: زیبایی- خوشگلی - خوبرویی.
وجد: شادمانی - خوشی- خرسندی.
وجدان: آوای درونی - بینش.
وجود: هستی- هستش- بودش.
وجود داشتن: بودن- هستی داشتن.
وجه: روی- رویه - زمینه - پول.
وجه تشابه: همتایی- همانندی.
وجهه: نیکنام - خوشنام - سرشناس.
وحدت: یگانگی - همبستگی.
وحشت: ترس- بیم - هراس - باک.
وحشی: سرکش - رام نشده - ددمنش.
وحی: آگاهیدن- سخن پنهان.
وخامت: ناگواری - سختی- بدفرجامی.
وداع: بدرود - پدرود - خدانگهدار.
ودیعه: گروسپاری - سپرده - نهاده.
وِرد: نیایش- ستایش- افسون.
ورطه: گرداب- منجلاب - مرداب.
ورَع: پرهیزکاری - پارسایی.
ورق: برگ- برگه
ورم: آماس- باد.
ورید: سیاهرگ.
ورود: درآمدن- رسیدن.
ورودی: درآیی.
ورودیه: درآیه - پذیرانه.
وزارت: دیوان
وزارتخانه: دیوان سرا.
وزن: سنگینی- گرانسنگی - ارزش.
وزن کردن:کشیدن- سنجیدن- ترازیدن.
وزنه: سنگ- سنگه - سنگ ترازو.
وزین: سنگین- گرانسنگ - ارزشمند - گرانمایه.
وساطت: میانجیگری- پادرمیانی.
وسیله: ابزار- دست آویز- کارمایه..
وسائل نقلیه: ترابرها.
وسط: میان - میانه - میانگاه.
وسع: توانایی - توانگری - فراخی.
وسعت: پهنه- پهنا- فراخی-گستردگی.
وسعت دادن: گستردن - گسترانیدن.
وسواس: دودلی - بدگمانی.
وسواس درنظافت: تن چینَکی.
وسواسی: دودل.
وسوسه: بداندیشی- دیوکامگی.
وصال: پیوند - بهم رسیدن - پیوستن.
وصف: فروزه - ستایش - ارج.
وصف کردن: ستودن- شناساندن.
وصل: پیوند- بهم رسیدن.
وصل کردن: پیوستن - پیونددادن.
وصلت: پیوستگی- خویشاوندی- زناشویی.
وصول: دریافت- بدست آوردن- رسیدن - رسید.
وصله پینه: تیکه دوزی - دوخت و دوز - دستکاری.
وصله ی تن: خویشان - فرزندان.
وصله ی ناجور: ناهمگرا - پیوند ناجور.
وصی: سرپرست - نماینده - جانشی.
وصیّت: سفارش- خواست نامه. اندرز.
وصیّت نامه:سفارش نامه- درگذشتنامه.
وضع: نهادن- گذاردن.
وضع حمل: زایمان - زایش.
وضعیت: چگونگی- چند و چونی- سر و سامان.
وضوح: آشکارشدن- پیدایی - هویدایی.
وطن: میهن- زاد و بوم - زادگاه.
وظیفه: خویشکاری- بایستگی.
وظیفه خوار:روزی خوار - روزینه خوار.
وعد: نوید - مژده.
وعده: نوید، مژده داده
وعده گرفتن: میهمان کردن.
وعده ملاقات: زمان دیدار.
وعظ: پند- اندرز.
وفاء: پیمانداری- مهرورزی.
وفا ء بعهد: درست پیمانی.
وفات: مرگ - درگذشت.
وفات کردن: درگذشتن- مردن- جان سپردن.
وفق: سازگاری- سازواری.
وفور: فراوانی- فزونی- بسیاری.
وقاحت: بی شرمی- گستاخی.
وقار: فرهمندی- گرانسنگی.
وقایع، وقائع: سرگذشتها - رویداد ها - رخداد ها.
وقت: هنگام - گاه، زمان.
وقت و بی وقت: گاه به گاه.
وقف: دهش- وَرَستاد- نهادک.
وقفه: درنگ - ایست.
وقوف:آگاهی- آگاه شدن- پی بردن.
وقوع: پیش آمدن - دست دادن.
وقیح: دریده- بی شرم- پررو- بی آبرو.
وقیحانه: بیشرمانه - با پررویی.
وکالت:نمایندگی- کارگزاری- جانشینی.
وکالت نامه: دادگو نامه- نمایندگی نامه.
وکالت تسخیری: دادگزاری رایگان - دادگزاری گزینشی.
وکیل: نماینده-کارگزار.
ولادت: زاییدن- زایش - زادن.
ولایت: سرپرستی- فرمانروایی.
ولد: فرزند - زاده - پور- بچه.
ولد چموش:مردم آزار- بچه ی سرکش.
ولوله: غوغا - آشوب - جنجال.
ونوس: ناهید.
وهم:ترس- بیم - هراس.
ویزا: (فر) روادید
|
ن
نااستحقاق:
ناروا - بیجا.
نااصل: بد بنیاد- فرومایه.
نااهل: بدگهر- بدنهاد - بدسرشت.
ناامن: ناآرام - ترسناک - بیمناک.
ناامنی: آشوبزدگی- آشفتگی.
نابالغ: کم سال- نارس- ناپخته.
نابغه: هوشمند- تیزهوش- باهوش.
نابلد: بیراه - کارندان.
ناتمام: نافرجام- خام- نادرست- نارسا- پایان نیافته.
ناجنس: نایاب- ناجور- بی ادب- ناپسند- وازده.
ناجی: رهایی یابنده - رستگار.
ناحرمتی: بی ادبی.
ناحساب: زورگو - زورسِتان.
ناحساب گفتن: زورگفتن- چرندگفتن.
ناحقّ: بیداد - دروغ - بیهوده - ناروا.
ناحقّ شناس: نمک نشناس- ناسپاس.
ناحیه: کرانه - سوی- بخش.
ناخالص: ناک.
ناخلف: نادرست - ناپاک - بدسگال.
ناخوش احوال: بیمار- ناتندرست.
ناخوش مزاج: ناتندرست.
نادر: کم - کمیاب - نایاب.
نادره کار: شگفتی آفرین.
نادم: پشیمان- شرمسار.
نار: آتش- آذر.
ناراحت: آزرده- اندوهگین- نژند.
ناراحت شدن: دلگیر شدن- اندوهگین شدن.
ناراضی: ناخرسند- ناخشنود.
نارنج: نارنگ.
نارفاقتی: نادوستی- دورنگی.
نازک ادا: نازک رفتار- خوش آوا.
نازک بدن: نازک تن- نازک اندام.
نازک خُلق: نرمخوی- زودرنج.
نازک خیال: نازک اندیش.
نازک طبع زودرنج- نازک پرداز.
نازک عِذار: نرم رخسار.
نازک مزاج: جوشی- زود رنج.
نازک مشام: نازک دماغ.
نازک مشرب: نازپرورده- نازک چر.
نازل: پایین رو- فرود- فرودآمده.
ناز و غمزه: ناز و کرشمه.
ناس: مردم- مردمان.
ناسالم: بیمار- ناسازگار- نابکار.
ناسخ: نیست کننده- نیستگر.
ناشر: چاپ کننده- پخش کننده.
ناشکر: ناسپاس.
ناشی: تازه کار - بی آزموده.
ناشیانه: ندانم کارانه - نا آزموده.
ناصبور: نا شکیبا - ناگزیر.
ناصح: پندگو - پندآموز- اندرزگو.
ناصیه: پیشانی.
ناطق: گویا - سخنور- سخنگوی.
ناظر: کارگزار- نگرنده.
ناظم: یارسالار- آراینده.
نافذ: فرورونده - روان - درگذرنده.
نافی: نیسته - نیستگر.
نافع: سود رسان- سودبخش.
ناقابل: بی ارزش- بی ارج- کم بها.
ناقبول: ناپذیرفته- ناپسند - ناباب.
ناقد: سخن سنج- خرده گیر-کارشناس.
ناقص: نارسا- نیمه کاره- ناآزموده- کم.
ناقص عقل: دیوانه- خل- خشک مغز.
ناقل: بازگو کننده- داستان گو-برگرداننده.
ناقلا: ناغلا - زرنگ - با هوش.
ناقوس: (آر) زنگ کلیسا- درای- مِهزنگ.
نالایق: ناشایند- ناشایست- بی گُربُزه.
نامأنوس: ناآشنا - ناهمدل - بیگانه.
نامبارک: بدشگون- نا فرخنده.
نامتناهی: بی پایان - بیکرانه.
ناموس: (ی) شرم- پاکدامنی.
نامتجانس: ناهمگن.
نامتصوّر: ناپنداشته- پندارناپذیر.
نامتعادل: نابرابر- نا همسنگ.
نامتکلّف: بی پیرایه.
نامتناسب: ناجور.
نامتوازن: ناهماهنگ.
نامتوازی: همرِس.
نامتواضع: خودخواه- اَبَرتن - بادسار.
نامتوقّع: بی امید.
نامتین: سبکسار- نااستوار.
نامثمر: بی بر- بی بار.
نامجرّب: ناآزموده.
نامجموع: پریشان - آشفته.
نا محتاج: بی نیاز.
نامحتشم: ناارجمند - بی ارج.
نامحتمل: ناشدنی.
نامحدود: بی کرانه - نامرز- بی شمار.
نامحرم: بیگانه.
نامحرمی: بیگانگی.
نامحسوس: درنیافتنی- ناسُهیدنی.
نامحصور: بی دیوار- بیکرانه - بی مرز.
نامحفوظ: بی درو دروازه - بی نگهبان.
نامحکم: سست - نااستوان.
نامحل: بی جا.
نامحلول: آب ناشدنی- وانرفتنی.
نامحمود: زشت - ناپسند - ناشگون.
نامخالف: سازگار.
نامختص: همگان.
نامخلوق: نیافریده - دیرین.
نامدلّل: بی پَروَهان.
نامدوّن: سامان نایافته - درهم وبرهم.
نامذکور: ناگفته.
نامراد: ناکام.
نامرئی: نادیدنی.
نامربوط: بی سروته - چرند و پرند.
نامرتّب: پراکنده - نا به سامان.
نامرحوم: گور به گور- نیامرزیده.
نامرعی: نا پیدا - نادیده - نانمیده.
نامرغوب: وازده- ناپسند- آبدیده.
نامساعد: ناساز- ناسازگار.
نامساوی: نابرابر.
نامستحسن: نازیبا - زشت.
نامستحق: ناسزاوار.
نامستعد: ناشایسته- ناآماده.
نامستقیم: نابه سامان - ناراست.
نامستور: ناپوشیده- برهنه - آشکار.
نامسجّل: ناایستا- ایستا نگشته.
نامسرور: ناشاد- اندوهگین.
نامسری: بی واگیر.
نامسطح: ناهموار.
نامسعود: تیره بخت - بدشگون.
نامسکوت: ناخاموش- درکار.
نامسکوک: نازده.
نامسکون: ناآباد - ویران - لوت.
نامسلّح: بی زینه- بی افزار- نابسیجیده.
نامسموع: ناشنودنی.
نامسمّی: نابجا- نامِ بی جا -
نامشخّص: ناپایدار- بی چهره.
نامشروح: کوتاه - ناشکافته.
نامشروط: بی سامه.
نامشروع: ناروا- گناه آلوده.
نامصادق: نایکرنگ- ناراست- نادرست.
نامصوّر: ناانگاشته- پیکرناپذیرفته.
نامطبوع: ناپسند- چِرکین- بی ارج.
نامطعون: سرزنش نشده.
نام طلب: نامجوی- نام خواه.
نامطلوب: ناخواسته- ناپسند.
نامطمئن: نااستوان.
نامعتبر: بی ارزش - بی پایه.
نامعتدل: ناجور- ناگوار.
نامعدود: ناشمرده- بی شمار.
نامعذور: پوزش ناپذیر.
نامعصوم: بی آزرم- گناهکار- ناپاک.
نامعقول: بی خرد- دورازخرد.
نامعلول: بی انگیزه.
نامعلوم: ناشناخته- ناآشنا- نادانسته.
نامعمور: نا آبادان.
نامعهود: بی پیشینه - ناآشنا.
نامعیّن: بی نشان- ناشناخته.
نامعیوب: بی آک - سره..
نامغرور: فروتن - نافتوده.
نامغشوش: سره.
نامفهوم: بی چم- گنگ.
نامفید: ناسودمند- بیکاره.
نامقبول: ناپذیرفته.
نامقدّر: ننهاده.
نامقدور: ناتوانسته- ناشدنی.
نامقطوع: نابریده- بی نرخ.
نامقیّد: آزاد - یله - بی بندوبار.
نامکتسب: به دست نیامده.
نامکرر: ناگفته - ناپوییده.
ناملایم: درشت- خشن- زبر - ناهموار.
ناممدوح: ناستوده.
ناممکن: ناشدنی.
نامناسب: نا بجا - ناشایست.
نامنافق: یکدله.
نامنظور: ناسپاس- نا نمیده.
نامنقول: پایدار- ناترابر.
نامنقّسم: بخش نا شو.
ناموازی: در برابر هم.
ناموافق: ناسازوار- کیاگن.
نامؤثر: بی هنایش.
ناموثّق: نااستوان.
ناموجود: نباشنده.
ناموجّه: نپذیرفتنی- نا بجا.
ناموزون: ناسنجیده- ناهنجار- زمخت.
ناموضع: نا به جا.
نامیمون: نافرخنده.
ناواجب: نابایست- ناروا.
ناوارد:کارندان- ناآگاه.
ناواقف: ناآگاه - ناآزموده.
ناوجوب: ناسزاواز.
ناوجوه: ناشایست - ناروا - نادرست.
ناوفادار: ناپایدار- پیمان شکن.
ناوقت: نابهنگام - بی هنگام.
نای: نی، ابزارخنیا.
نایب: جانشین- پیشکار.
نایب السلطنه: جانشین شاه- شاهیار.
نایل شدن: بهره مند شدن.
نبات: رستنی.
نبش قبر: گورشکافی- گورگشایی.
نبض: تپش رگ - زدن رگ.
نبوغ: هوشمندی - فرهوشی.
نتیجه: برآیند.
نتیجتاً: سرانجام.
نثر: سخن ناسروده- نوشتار ناسروده.
نثار: افشاندن- پاشیدن- پیشکش- ارمغان - شاباش.
نثارکردن: افشاندن- پاشیدن- پیشکش کردن- شاباش کردن.
نجابت: والاگوهری- وارستگی- آزادگی- آزادمنشی- آزادمردی.
نجات: رستگاری - رهایی - آزادی.
نجات بخشیدن: رستن- رهیدن- آزادشدن- رهاندن.
نجات بخش: رهاننده.
نجات یافته: رها شده- آزاد شده.
نجار: درود گر.
نجاسّت: پلیدی - ناپاکی - آلودگی. نجوا: راز
و نیاز- پچ پچ - درگوشی.
نجوم: ستاره شناسی- اختر شناسی.
نجیب: نیک گوهر- نیک نژاد- والاگوهر.
نجیب زاده: والاتبار- پاک سرشت.
نحس: بدشگون- بداختر- بدفرجام- گجسته.
نحو: روال - شیوه - روش - گونه.
نحیف: ناتوان- لاغر- نزار- رنجور.
نخاع: مغز تیره- مغز تیره پشت.
نخبه: برگزیده- سرآمد - برتر.
نخل: درخت خرما- کویَک- مُوگ
نخوت: خودستایی- خودخواهی- خودپسندی.
ندا: بانگ - آواز - آوا - سدا - فریاد.
ندای وجدان: آوای سرشت.
ندامت: پشیمانی- شرمساری- افسوس.
ندبه: گریه- مویه- ناله- زاری- شیون.
ندرت: کمی- کمیابی - نایاب.
ندرتاً: بسیارکم - گاهگاهی.
ندیمه: همدم - همنشین - همراز.
نذر: برآورد نیاز- پیمان بندی.
نرمال: (فر) هنجار.
نزاع: کشمکش- ستیزه- زدوخورد.
نزاکت: ادب مندی- نازکی ونرمی.
نزع: جان کندن - مردن - دم واپسین.
نزول: فرود- پایین آمدن- بهره-سودپول.
نزهت: پاکی- شادابی- پاکیزگی- دلگشایی - پاکدامنی - نیکویی.
نسّاج: بافنده- بافکار- بافنده ی جامه.
نسّاجی: بافندگی- جولایی- ریسندگی و بافندگی.
نسَب: نژاد- تبار- دودمان.
نسبت: خویشی- خویشاوندی.
نسبت دادن: پیونددادن- وابسته کردن.
نَسَبی: تباری- پَروَزی.
نِسبی: همگرایی- فراخور- هم اندازه.
نسج: بافت.
نسخ: زدایش- سِتردن- برانداختن.
نُسَخ: نسک- نَسک.
نسل: دودمان- نژاد- تبار- تخمه .
نسل اندر نسل، نسلاً بعد نسل: پشت درپشت.
نسناس: دیو مردم - میمون آدم نما - بد زاد - دیوخوی.
نسوان: زنان- بانوان.
نسیان: فراموشی- ازیادبری- پرویش.
نسیم: باد خنک و آرام- نرم باد.
نسیه: پسادست.
نشأت: نوپیدایی- زندگی- پرورش.
نشاط: شادی- شادمانی - رامش.
نشر: پخش- پراکنده کردن- گستردن.
نشو ونما: رویش و بالش- بالیدن- پرورش.
نصب: گماشتن- افراشته.
نصّ: سخن آشکار- سخن روشن - سخن بی پرده.
نصیب: بهر- سود - درآمد - بخت.
نصاب: آغاز هر چیزی- نژاد و گوهر هر چیزی-
اندازه ای از چیزی- دسته کارد.
نصایح: پندها - اندرزها.
نصر: یاریگر- یاری دادن- بخشیدن.
نصف: نیم- نیمه- یک دوم.
نطفه: تَنده- تخم - تخمه - تخمک.
نطق: سخنرانی- سخنگویی - گفتار.
نظارت: سرپرستی- پاییدن- دیدوری.
نظاره کردن: نگاه کردن- نگریستن.
نظافت: رفت و روب- روفتن- پاکیزه کردن.
نظام: آراستن- سامان- ارتش.
نظامی: ارتشی- سپاهی.
نظام وظیفه:دوره ی زیرپرچم- سربازی.
نظر: نگر- نگاه- نگریستن- دی.
نظم: آراستن - سامان - آرایش.
نظیر: مانند- همسان- همتا.
نظیف: پاک- پاکیزه - شسته.
نعره: فریاد- غریو- ویله.
نعش: لاشه- مردار- مرده- کالبد.
نعل: پای افزار- آهن سُم.
نعلین: دمپایی.
نعناع: نانوک- گیاه خوشبو- پَذُور.
نغمه: آهنگ - ترانه - سرود - نوا.
نفاق: ناسازگاری- ناآشتی- دورویی- دودستگی - جدایی.
نفتالین: (فر) بید کُش.
نفخ: آماس- بادکردن- ورم کردن.
نفر: تن- کس- سر.
نفرت: بیزاری- دلزدگی- رویگردانی.
نفرت انگیز: ناخوشایند.
نفَس: دم- دمش- دما.
نَفس: جان- گوهر- سرشت- روان.
نَفَس آخر: واپسین دم.
نَفَس تنگی: دَم تنگی - دم گرفتگی
نَفَس بریدگی: دمبُر- دَمیش.
نفس عمیق: ژرف دم.
نَفس عاقل: روان خردی.
نفسانی: روانی.
نفع: سود - بهره- بازدهی.
نفع پرست: سودجوی- بهره جوی.
نفقه: توشه- هزینه زندگی- گذرانه.
نفوذ: رخنه- راه یابی- فرو روی.
نفوذ کلام: گیرایی سخن- هنایش سخن.
نفی: راندن- دورکردن- بیرون کردن.
نفیس: گرانبها- گرانمایه- ارزنده.
نقاب: پیچه- روبنده- رخ پوشه.
نقّاد: خرده گیر- به گزین- سخن سنج- سنجش گر.
نقاره: کوس- دهل- تبیره.
نقّاش: نخشگر- نگارگر- چهره نگار- چهره پرداز.
نقّال: افسانه گو- داستان گو- گوسان.
نقاهت: بهبودی- دوره ی پس ازبیماری.
نقد: بهین گزینی- سَره گزینی- بهای کالا که یکجا پرداخت شود.
نقداً: پیشکی- پیشادست- هم اکنون - همین دم.
نُقره: سیم.
نقش: نخش- نگار- چهره.
نقشه: ره نامه.
نقص: کمبود-کاهش- کاستی- کمی.
نقص عهد: پیمان شکنی.
نقصان: زیان- کم شدن- کاسته شدن.
نقض: شکستن.
نقطه: خَجَک- تیل- میانه.
نقطه نظر: دیدگاه- نگرگاه.
نَقل: جابجاکردن- ترابری.
نُقل: می مزه - گَزَک - مزه ی باده.
نقل قول: بازگفت- بازگویی.
نقلیه: بارکشی.
نقلیه سریع السیر: بارکشی تند.
نفلیه بطی السیر: بارکشی کند.
نقیض: وارونه- نا همسان- نا سازگار.
نکاح: زناشویی.
نکبت: خواری- بدبختی- رنج.
نکبت بار: رنج آور- خواری بار.
نکره: زشت - بدریخت- الدنگ.
نمّام: سخن چین- دوبه هم زن.
نمره: شماره.
نمط: نمد.
نموّ: رویش- افزایش.
نموّکردن: رُستن، روییدن.
نوبت: گاه- هنگام- پاس.
نوحه: مویه - شیون- گریه و زاری.
نور: فروغ - روشنایی- درخشش.
نوسان: جنبیدن- جنبانکی.
نوظهور: نوپیدا - نورسیده.
نوع: گون- گونه - جور.
نهار: روز.
نهانی: پایانی- فرجامی.
نهایت: فرجام - پایان - سرانجام.
نهر: رود- تَجَن- جوی.
نهضت: خیزش - جنبش.
نهی: بازداری- پیشگیری- ناروادانستن.
نیابت: جانشینی- جانشین شدن.
نیّت: آهنگ- آرمان- آرزو- خواست.
نیک سیرت: نیک نهاد- نیک سرشت.
نیک محضر: خوش برخورد - خوشروی.
نیک نفس: نیکروان- پاکدل.
نیل: رسیدن- دست یافتن.
|