ا
اباء: سرباززدن- سرپیچی- رویگردانی.
ابتداء: آغاز- نخست.
ابتدایی: آغازین - نخستین.
ابتذال: بی ارجی- پیش پا افتادگی.
ابتکار: نوآوری- نویابی.
ابتلا: دچاری.
ابد: جاویدان - همیشه
ابداً: هرگز- هیچگاه- بهیچ روی.
ابداع: نوآوری - نوسازی.
ابدی: جاودانی- پایا.
ابدیت: جاودانگ، پایندگی.
ابرازکردن: نمایان کردن - آشکارکردن.
ابرام: پافشاری - یکدندگی - سمجی.
ابلاغ: فرمان، دستور، پیام رسانی.
ابلق: دورنگ.
ابله: نابخرد- نادان -کودن.
ابلهانه: سبکسرانه.
ابلیس: اهریمن.
ابن: پسر- پور.
ابو: پدر- بابا - پاپا.
ابهام: پوشیده- گنگی- پیچیده کردن سخن.
ابیات: بندها - بند هر سروده.
اُپرا: (فر) آوا نمایش.
اپیلاسیون: (فر) مو زدایی.
اُپیوم اُپیون: (ف پ) نارکوکه - پادزهر.
اتابک: (ت) پدربزرگ - فر نشین.
اتاق ، اطاق: (ت) سراچه- چهاردیواری.
اتاق انتظار: پرموگاه.
اتاق خواب: شبستان- بسترگاه.
اتاق عمل: نیشکارگاه.
اتاق میهمان: میهمانخانه - تالار.
اتباع: پیروان - شهروندان - فرمانبران.
اتراق: جا گیری - فرود آمدن.
اتحاد: همبستگی - یگانگی.
اتخاذ: گرفتن - فراگرفتن.
اتصال: پیوستگی-ناجدایی- چسبیدن.
اتفاق: پیش آمد - رخداد - رویداد.
اتفاق: همکاری - همدلی- همسویی.
اتفاقاً: ناگهانی - بناگاه - ناگهانی -
اتفاقی: پیش آمدی.
اتکاء: پشت گرمی- پشتیبانی- دلگرمی.
اتکاء بنفس: خود استواری- خَواتاهی..
اتم: (ی) ریزین - هسته.
اتلاف: تبه، نابود کردن- از میان بردن.
اتلاف وقت: زمان کشی.
اتوبوس: (فر) خودروی بزرگ- گذربر.
اتومبیل: (فر) خود رو.
اتوماتیک: (فر) خودکار.
اتهام: بدنام کردن- دروغ، گناه بستن.
اتیکت: (فر) برچسب.
اثاث: بار و بنه- کالا
اثبات: بازنمایی- برجای داشتن.
اثر: نشان - نشانه- رد.
اثناء: زمان - هنگام - گاه.
اثنی عشر: دوازدهه
اجابت: پذیرفتن - برآوردن.
اجاره: کرایه - بهای جا.
اجازه: پروانه - روادید.
اجاق: (ت) آتشدان- دیگپایه.
اجاق کور: (ت) نازا- سِتَرون.
اجبار: بزور واداشتن- فرچپانی.
اجباراً: بزور، به ستم.
اجباری: ناچاری- ناگزیری.
اجتماع: انجمن- هنجمن- همبودگاه.
اجتناب: پرهیز، دوری.
اجتناب کردن: پرهیز، دوری جستن.
اجتناب ناپذیر: ناچار- ناگزیر.
اجر: پاداش- مزد.
اجراء: انجام - بکارگیری - کاربست.
اجراء کردن: انجام دادن- بکاربستن.
اجرت: دستمزد.
اجل: دم ، زمان مرگ.
اجمال: کوتاهی- فشردگی- چکیده.
اجنبی: بیگانه - انیرانی.
احاطه: پیرامون گیری- فراگیری.
احتراز: پرهیز،دوری کردن- رویگردانی.
احتراق: آتش گرفتن- سوختن.
احترام: ارج-گرامیداشت- بزرگداشت.
احترام گذاشتن: بزرگ، والا داشتن.
احتضار: دم مرگ بودن- جان دادن.
احتکار: انبارگری- نهان کالایی.
احتکارکردن: انبار، پنهان کردن.
احتمال: گمان بردگی - شایدی.
احتمالاً: شاید- انگارکه - گمان می رود.
احتیاج: نیاز.
احتیاج داشتن: نیازمند بودن.
احتیاط: دوراندیشی- هوشیاری.
احد: یک - تک - تنها - یکتا.
احداث: ساخت.
احداث کردن: ساختن - پدید آوردن.
احراز: دست یافتن- رسیدن به چیزی.
احساس: دریافتن- پی بردن.
احساس کردن: دریافتن - سُهیدن
احسان: نیکی - بخشش- مهرورزی.
احسنت: آفرین- زهی- به به.
احشاء: اندرونه
احضار: فراخواندن
احمر: سرخ - سرخرنگ.
احمق: تهی مغز- بیخرد - نادان.
احمقانه: نابخردانه.
احوال: چگونگی - سرگذشت.
احوال شما چطوراست؟: چگونه هستید ؟ چگو نه اید؟ چونید؟
احیاء: شب زنده داری - زنده کردن.
احیاناً: شاید - گاه گاهی.
اختراع: نوآوری- نوآفرینی.
اختراع کردن: آفریدن- پدیدآوردن.
اختصار: کوتاه کردن- کوتاه سخنی.
اختصاص: ویژگی - ویژه کردن.
اختفاء: پنهان کردن - نهفتگ
اختلاف: نا سازگاری - نا همگونی.
اختلال: آشفتگی- پریشانی.
اختلال حواس: خرد پریشانی.
اختلاط:آمیزه.
اختناق: خفگی - آواکُشی.
اختیار: گزینش- آزادکامی.
اختیارکردن: گزیدن - گزین کردن.
اخراج: - بیرون، ازکار برکنارکردن.
اُخروی: روز واپسین - جهان دیگر.
اخطار: گوشزد- هشدار- یادآوری.
اخطارنامه: هشدارنامه - یادبرگ.
اخفاء: پنهان، پوشاندن، نهان داشتن.
اخلاق: خوی- رفتار.
اخلال: آشوب، کارشکنی کردن.
اخیر: پایانی - فرجامی- واپسین.
اخیراً: بتازگی.
اداره: سازمان- دیوان .
اداره کردن: گرداندن- سامان دادن.
اداء: بجای آوردن- پرداختن.
اداء واصول: لوس بازی- سبکسری.
اداء و اطوار: غر و غمزه - نازو کرشمه.
ادامه: پیگیری- دنبال کردن.
ادای احترام: فرنایش.
ادرار: آبگونه - میزش(پ) - پیشاب.
ادراک: دریافت کردن - پی بردن.
ادعاء: خواست- فراخواست- دادخواهی.
ادعا کردن: ازآن خود دانستن.
ادعا نامه: کیفرخواست.
ادغام: آمیختن - درهم کردن.
ادویه: دارو ها- چاشنی- بوی افزا.
ادیب: ادب مند
اذیت: آزار- رنج - گزند.
اذیت کردن: رنجاندن - آزردن.
ارائه: نشان دادن - نمایاندن.
اراجیف: یاوه ها - ژاژها.
ارادت: سرسپردگی - مهرورزی.
اراده: خواست
اراده آهنین: خواست پا برجا-خواست استوار.
اراذل: ناکسان - فرومایگان.
ارباب: سرور- فرمند.
ارتباط: پیوند- پیوستگی.
ارتجاع: واپس گرا - کهنه پرست.
ارتعاش: لرز- لرزش - لرزاندن.
ارتفاع: بلندی- بلندا- بالا.
ارتقاء: بالا رفتن- پایه گرفتن.
ارتکاب: دست بکارشدن - گناه کردن.
ارتکاب جرم: بزهگری - بزهکاری.
ارث: مرده ریگ - بازمانده - مانداک.
ارجاع: واگذاری - واگذاشت.
اُردک: (ت) مرغابی.
اُردو: (ت) لشگرگاه - سپاه بسیجیده.
ارزاق: خواربار.
ارزش قائل شدن: ارج گزاردن - والا شمردن.
ارسال:گسیل، روانه کردن- فرستادن.
ارشاد: راهنمایی، پند و اندرز دادن.
ارض: زمین - خاک- سرزمین - مرزوبوم.
ارضاء: خشنودکردن- خشنوتن.
ارعاب: ترساندن - هراساندن.
ارفاق: گذشت - چشم پوشی.
ارفع: بلندتر- بلندپایه تر.
ارکستر: (فر) همنوازی.
ارم: بهشت - فردوس - پردیس.
اریکه: اورنگ- تخت
ازاء: برابر- به جای.
از اوّل تا انتها: ازآغاز تا پایان.
از جانب: از سوی.
ازجهت ویا ازاینجهت: ازایرا- اِ ت ایرای.
ازحال طبیعی خارج شدن: از خود بی خود شدن - خشمگین شدن.
ازحد تجاوز کردن: از اندازه گذشتن.
از حفظ: از بر- از ویر.
از این حیث: ازاین رو- بااین رو.
ازخاطربردن: از یادبردن- فراموش کردن
ازخاطر رفتن: ازیاد رفتن-فراموش شدن.
ازاین سبب: با این انگیزه - از اینرو.
از این قبیل: از اینگونه - بدین سان.
ازاین قرار: بدینگونه.
ازاین لحاظ: از این دیدگاه - ازاینرو.
ازخودراضی: خودخواه- خودپسند.
ازدحام: انبوه - هنگامه.
ازدواج: زناشویی.
ازدیاد: فزونی.
ازدیاد جمعیت: افزایش زادگان.
از روی احتیاج: ازسرنیاز، مستمندی
از قبل: از پیش - پیشاپیش.
از قِبَل: از سوی.
از قضاء: ازپیشامد روزگار.
ازل: دیرینگی - همیشگی- بی آغاز.
اساس: پایه ها - پی - بنیاد.
اساساً: از بن - از ریشه - از پایه.
اساسی: بُنیک.
از لحاظ: ازروی .
از صمیم قلب: از ته دل- باهمه جان و دل.
ازعهده بر آمدن: ازپس آن بر آمدن - توانایی کاررا داشتن - کار
آمد بودن.
ازنظر: از دید- از نگر.
از نقطه نظر: ازدیدگاه.
از باب: از در.
از این بابت: از این روی.
از نظر افتادن: از یاد رفتن-از چشم افتادن .
از وراء: از لا به لای.
اساتیر: افسانه ها - داستانهای پنداری.
اسارت: بردگی - گرفتار،در بند شدن.
اسباب: افزارها - ابزارها - سازوبرگ.
اسباب بازی: بازیچه.
اسپاگتی: (ای) رشته.
اسبق: پیشتر- پیشین.
اسپورت: (فر) ورزش.
استارت: (ا) تک آغاز.
استبداد: خودسری- خودکامگی.
استراتژی: (لا) راهبرد.
استراتژیک: (لا) راهبردی.
استثمار: بهره کشی- سودگیری.
استثناء: سوا - جدا.
استحضار: بیادآوردن- آگاه کردن.
استحکام: استواری - پا بر جایی.
استحمام: به گرمابه رفتن- تن شستن.
استخدام: بکارگماردن - بکارگرفتن.
استخدام دائمی: بکارگماشتن پایا.
استخدام موقت: بکارگماشتن زمانی.
استخدام فصلی: بکار گماردن پاره ای.
استخراج: برهیختن- بیرون کشیدن.
استدعا: درخواست - خواهش.
استدلال: گواهی خواستن.
استراحت: آسودگی- آسایش - آرامش.
استراحت کردن: آسودن- آرمیدن
استراق: دزدیدن- دزدی.
استراق سمع: نهان گوشی- دزد گوشی
استرداد: پس دادن - برگرداندن.
استشمام: - بوییدن - بو کشیدن.
استشهاد: گواهی خواهی.
استطاعت: توانمندی- بی نیازی -توانگری.
استعاره: مانندگویی- مانند آری.
استعداد: شایستگی- توانایی کار.
استعفاء: کناره گیری - کناره جویی.
استعمار: بهره کشی- سود جویی.
استعمال: کاربرد- بکارگیری.
استفاده: بهره، سود بردن- بهرمندی.
استفاده مشروع: رواسود.
استفاده نامشروع: نارواسود.
استفراغ: بالا آوردن.
استفسار: پرسیدن- جویا شدن
استفهام: پرسش - نیوند.
استقامت: ایستادگی- پایمردی- پایداری.
استقبال:پیشباز- پیشواز - پذیره شدن.
استقرار: جاگرفتن - استوارشدن.
استقلال: آزادسری - خودایستایی.
استماع: شنودن- شنیدن- گوش دادن.
استمداد: یاری جویی- پشتیبان جویی.
استمرار: پیوستگی- پیاپی.
استناد: دست آویز- دستمایه.
استنطاق: بازپرسی.
استمهال: درنگ جستن.
استنباط: پی بردن- دریافتن.
استواء: برابری- یکسانی-
کمربند پنداری دور زمین.
استوایی: گرمسیری.
استودیو: (فر) هنرگاه.
استهزاء: ریشخند - نیشخند - دست انداختن.
استهلاک: میرانیدن- نابود کردن.
استیضاح: واپرسی - بازخواست - کاوش - گزارش خواهی.
استیل: (فر) - روش.
استیلا: چیرگی - پیروزی - دستیابی.
استیناف: از سرگیری - بازدادرسی - بازرسیدگی.
اسرار: رازها - پوشیده ها - نهانی ها.
اسرارآمیز: رازگونه - رازیچه.
اسراف: زیاده روی - ریخت و پاش.
اسرع: زودتر - تندتر - شتابنده تر.
اسطبل: (ی) ستورگاه- باره بند.
اَسف: اندوهگین، غمگین شدن - اندوهیدن.
اسفناک: اندوهناک - غمناک.
اسقاط: فرسودگی.
اسکات: آرام کردن - خاموش کردن.
اسکلت: استخوان بندی.
اسکله: (ا ) بارانداز.
اسکناس: ارزبرگ - چاو.
اسکی: (آ) برف سری - سُرش.
اسم: نام - برنام - آوازه.
اسلوب: راه - روش - شیوه - گونه.
اسلحه: جنگ افزار، ابزار - زینه.
اسهال: شکم روش - بیرون روی.
اسید: (ی) ترشک.
اسیر: گرفتار- در دام - دربند.
اسیرکردن: گرفتار، در بندکردن.
اشاره: نشان دادن - نمایاندن.
اشاعه: پراکندن - پاشیدن - گستردن.
اشباع: سرشار- لبریز- مالامال.
اشتباه: لغزش - گمراهی.
اشتراک: هموندی - همسویی.
اشتعال: افروزش- زبانه کشیدن آتش.
اشتهاء: خواهانی- خواستاری.
اشتهار: بلندآوازگی- ناموری.
اصولاً: از بن- از پایه.
اشتیاق: آرزومندی- شیفتگی.
اشد: سخت تر..
اشراق: روشن شدن - درخشیدن - تابان شدن.
اشعار: سروده- چامه- چکامه ها.
اشعه: پرتو-فروغ. اشعه ایکس: نهان پرتو.
اشغال: جا گرفتن - سرگرم بودن.
اَشکال: چهره ها- گونه ها - ریخت ها.
اشک حسرت: اشک آرزو.
اِشکال: دشواری - پیچیدگی.
اِشکال تراشی: دشوار، پیچیده کردن.
اشک تمساح: نیرنگ - فریب.
اصابت: برخوردن- به نشانه خوردن تیر.
اصالت: نیک نژادی - به نژادی
اصالت ذات: خود گوهری-هست گوهری.
اصحاب: یاران - همدلان - دوستان.
اصطکاک: مالش- سایش- بهم ساییدن.
اصطلاح: زبانزد - فرا زبانی.
اصل: بنیاد- بن- ریشه- پایه- نهاد.
اصلی: بنیادی.
اصلاً: هرگز- بهیچ روی.
اصلاح: آراستن - پیراستن - ویرایش.
اصناف: پیشه وران
اصولاً: از بن- از پایه.
اصیل: والاگوهر- با نژاد - نژاده.
اضافه: افزونی - افزایش - فزونی.
اضافه حقوق: بیش مزد - بیش کار.
اضطراب: بیتابی- دلشوره - دلواپسی.
اضطرار: ناچار شدن- ناگزیرشدن.
اضمحلال: نابودی- نیستی- تباهی.
اطاعت: فرمانبرداری- گردن نهادن.
اطراف: (پیرامون- کرانه- کناره.
اطراق یا اتراق: برآسودن- لنگراندختن - بارافکندن.
اطعام:خوراک، خورش دادن- خورانیدن.
اطلاع: آگاهی-گزارش- پیام.
اطلاع دادن:آگاهی، گزارش دادن.
اطلس: پرنیان- ابریشم - پرند.
اطمینان: آرامش- آرام دلی-آرمیدن.
اطوار: اداها - ریخت ها - غروغمبیل.
اظهار: آشکار، نمایاندن، پدیدارکردن.
اعتبار: ارزش- پشتوانه.
اعتبار بانکی: ورسنگ.
اعتدال: میانه روی - میان گرایی.
اعتدال در سخن: میانه روی در سخن.
اعتراض: وا خواهی- واخواست.
اعتراض کردن: واخواستن.
اعتراف: نهان آشکاری- بزبان آوری.
اعتصاب: ایست کاری - بازایستایی.
اعتصاب غذا: خودداری از خوردن خوراک.
اعتقاد: باور- پای بندی - گرایش.
اعتماد: سپردن- واگذاری - واگذاشتن
اعتناء: نگرش - نیک نگری.
اعتیاد:خوگرفتن- خویگری- پای بندی.
اعجاب: شگفتی- شگفت زدگی.
اعجاز: فرجود - کار بزرگ - ورجاوری.
اعجوبه: شگفت آور- شگفت انگیز.
اعداد: شماره ها.
اعدام: کُشتن - نابودی- نیست کردن.
اعَراب: - تازیان- عرب ها.
اعزام: روانه، گسیل کردن.
اعشار: ده ده - یکدهم ها.
اعشاری: دهدهی
اعراض: رویگرداندن - روی برتاختن.
اعصاب: تاروپودها - پی ها.
اعطاء: واگذاری - بخشیدن.
اعقاب: بازمانگان- فرزندان - نوادگان.
اعلاء: بلند- برتر - والاتر - بهتر.
اعلام: آگاهی دادن - شناسایی دادن.
اعلام جرم: بزه بست.
اعلام خطر: آژیراک سیج آگاهی.
اعلامیه: آگاهی نامه.
اعلان: آگهی- آگاهانیدن- آشکارکردن.
اعیان: بزرگان - توانگران- مِهان.
اغتشاش: آشفتگی - شورش.
اغذیه: خوراک ها - خوردنی ها.
اغراق: گزافه گویی - بیش گو
اغفال: فریب - فریفتن - گول زدن.
اغلب: بیشتر- چیره تر.
اغماء: بیهوشی- از خود بیخود شدن.
اغنیاء: توانگران - توانمندان - دارایان.
اغماض: چشم پوشی - گذشت.
اغواء: فریب دادن - گمراه کردن.
اغیار: بیگانگان - انیران.
افاده:خود بینی- خودنمایی-خودبرتری.
افاقه: بهبودی- بخود آمدن.
افتتاح: گشایش- بازگشایی.
افتتاح حساب: باز کرد.
افتخار: نازش- سرافرازی - بالیدن.
افتراء: دروغ بستن.
افتضاح: رسوایی- بی آبرو شدن.
افراط: زیاده روی کردن - فزونی روی.
افسرده خاطر: پژمرده دل - دلشکسته - تنگدل.
افشاء: آشکار کردن - لو دادن -رو کردن - نمایان کردن.
افضل: برتر- افزونتر.
افعی: اژدها - اژدر.
افق: کران - کرانه.
افقی: ترازی.
اَفکار: اندیشه ها.
افلاک: گردون ها - چرخ ها - سپهر.
افلیج: زمین گیر- لمس اندام.
افول: فرو رفتن - ناپدیدی- از دید رفتن.
افیون: خشخاش - اَپیون.
اقارب: نزدیکان - خویشان - بستگان.
اقامت: ماندن - ماندگار شدن - زیستن.
اقبال: بخت - نیک بختی.
اقتباس: برگیری - برداشت.
اقتدار: توانا شدن- توانایی- نیرومندی.
اقتصاد: بازرگانی- تراز داری- میانه روی در هر کار.
اقدام: دست بکار شدن- انجام دادن.
اقرار: بزبان آوری - آشکارگویی.
اقرار نامه: خُستونامه.
اقساط: بهرگانی- بهره ها - بدهی ها.
اَقسام: گونه ها - جورها.
اِقسام: سوگند خوردن.
اقصی: دورتر - دورترین - جای دور.
اقل: کمتر- اندک.
اقلاً: کمترین- دست کم
اقلیت: کمترین- کم بودن.
اقلیم: کشور- سرزمین- مرزوبوم.
اقناع: خرسندشدن - خشنود گردانیدن.
اقوام: مردمان - تیره ها.
اقیانوس: دریابار- بزرگ دریا.
اکابر: بزرگان- بزرگسالان-سالمندان.
اکاذیب: دروغ ها - ژاژها.
اکبیر، اکبیری: زشت - بی ریخت.
اکتساب: بدست آوردن - اندوزش.
اکتشاف: بازیابی- دریابی- پیدایش.
اکتفاء: بسنده - بس - بسندگی.
اکثر: بیشتر- فزونتر.
اکثراً: بیشتر- بیشترین.
اکثریت: بیشینه - مِهیستی.
اکثریت آراء: بیشترین رای ها.
اکراه: بیزاری- دل نخواهی.
اکراهاً: ناگزیری- ناچاری- به ناخواست.
اکلیل: زراب.
اکیداً: بی چون و چرا - بی برو برگرد.
اکیپ: (فر) هم گروه.
الاغ: (ت) خر.
الا: مگر - جز - وانگهی.
الان: اکنون- همین دم- این هنگام.
البته: همانا - هرآینه - بی گمان.
التفات: مهرورزی.
التماس: درخواست - خواهش - لابه.
التهاب: جوش و خروش - تب و تاب - برافروختگی.
التیام: بهبودی یافتن- درمان نمودن.
التیام پذیر: به شدنی.
التیام یافتن: بهبودی یافتن.
الزام: ناگزیری - ناچاری.
الزاماً: ناچار- ناگزیر- از روی ناچاری.
الساعه: همین دم - همین اینک.
الصاق: چسبانیدن- چسباندن.
الغاء: برهم زدن- برهم خوردن.
الفت: همدمی- هم خویی- دوستی.
الفت داشتن: یار شدن- دوست شدن.
الکتریسته: کهرُب.
اِلم غم - افسردگی - اندوه - دردمندی.
المثنی: رونوشت.
الوان: رنگ وارنگ.
الهام: در دل افکندن- فرتابی.
الیاف: رشته ها - نخ ها.
اَلیم: دردناک- دردآور- رنج آور.
امّا: ولی- آنگاه - گرچه - بهر روی.
امان: درپناه- بی بیم شدن - پناه دادن.
امانت: سپردگانی- سپرده.
امانت نگهدار: سپرده نگهدار.
امتحان: آزمایش - آزمون.
امتداد: راستا.
امتزاج: آمیزه.
امتلاء: پرشدن - شکم پری.
امتناع: خود داری - سر باز زدن.
امتنان: سپاسگزاری - سپاس داشتن.
امتیاز: برتری- فرداد.
امداد: یاری- یاوری- پشتیبانی.
امر: فرمان دادن- دستور دادن.
امرار معاش: گذران زندگی.
امراض: بیماری ها.
امراض اطفال: بیماری های کودکان.
امراض انفرادی: بیماری های پراکنده.
امراض خارجی: بیماری های بیرونی.
امراض داخلی: بیماری های درونی.
امراض دماغی: بیماری های مغز.
امراض روحی: بیماری های روان.
امراض ساریه: بیماری های واگیر.
امراض عصبی: بیماری های پی.
امراض گوش و حلق و بینی: بیماری های گوش و گلو و بینی.
امراض مجاری: بیماری های میزه راه
امراض مناطق حاره: بیماری های گرمسیر.
امراض نسوان: بیماری های زنان.
امساک: خود داری- خویشتن داری- کم خواری.
امضاء: دستینه.
امکان: توانایی- شدنی- دست یافتن.
املاح: نمک ها.
املت: خاگینه - نیمرو.
امن: بی بیم - بی ترس- آرامش.
امنیت: آرامش - آسایش - بی هراسی.
اموات: مردگان - درگذشتگان.
امور: کارها - رویدادها.
امیر: فرمانده - فرمانروا - سردار- سالار.
اموال: دارایی.
اموال منقول:دارایی های جابجا شونده- دست کارگان.
اموال غیرمنقول: دارایی های
امیال: گرایش ها - خواست ها.
امین: درستکار- رازدار
انبساط: گشاده رویی- گستردگی.
انبساط خاطر: خوشی- خرمی.
انتخاب:گزینش- برگزیدن.
انتخاب کننده: گزینش کننده.
انتخاب شونده: گزین.
انترن: (فر) کارورز.
انتساب: بستگی- وابستگی- پیوستگی.
انتشار: پراکندگی - پخش کردن- گستردن.
انتصاب: گماشتن - بکار گماری.
انتظار: چشمداشت - چشم براه بودن.
انتظام: سر و سامان دادن- سامان دهی.
انتفاع: سود جویی- بهره وری.
انتقاد: سنجش - باریک بینی.
انتقال: جا بجایی- برگردان.
انتقال بانکی: برگردان.
انتقام:کینه جویی- کینه توزی- خونخواهی.
انتهاء: فرجام - سرانجام- ته- به پایان رسیدن.
انجام وظیفه: خویشکاری.
انجماد: فسردن- یخ زدن- ماسیدن.
انجمن امورخیریه: انجمن نیکوکاری.
انحراف: کج راهی.
انحصار: ویژه بودن.
انحطاط: نابودشدن- به پستی گراییدن-پایین افتادن.
انحلال: برچیدگی- از میان رفتن.
انحناء: خَمیدگی- کژی.
انرژی: (فر) - کاربری- نیرو- پرکاری.
انزجار: بیزاری - دلزدگی- وازدگی.
انزوا: گوشه گیری- گوشه نشینی.
اُنس: خو گیری.
انسان: آدم - مردم - مردمان.
انسانی: آدمی- مردمی.
انسانیت: آدمی گری - مردمی.
انستیتو: (فر) سازمان.
انشاء: خود نوشت - سخن نگاری.
انشعاب:چند شاخگی-شاخه شاخه شدن.
انشعاب کردن: جدا شدن- پراکندن.
انصاف: راستی- داد - دادگری.
انصافاً: براستی- از روی داد - از سر دادگری.
انصراف: چشم پوشی - رها کردن - دل برگرفتن.
انضباط: آراستگی - بسامانی.
انضمام: پیوستگی - پیوستن.
انطباق: همانندی - برابری - یکسانی- همسانی - همتایی.
انظار: نگرها - دیدها - چشمان.
انعام: دهش- پاداش- دست خوش- شاگردانه.
انعطاف: نرمش- خَم پذیری- دولا شدن.
انعقاد: پیمان بندی- بستن- بسته شدن.
انعکاس: باز تاب.
انعکاس صوت: پژواک.
انعکاس نور: باز تابش.
انفجار: ترکیدن- پکیدن.
انفراد:تنهایی- یگانه شدن- تک شدن.
انفرادی: تکی .
انفصال: گسستگی- جدا شدن- جدایی.
انقباض: فشردگی- درهم کشیده شدن.
انقراض: سرنگونی- نا بودی- برچیدگی.
انقراض سلسله: برافتادن زنجیره - گسست زنجیره.
انقطاع: گسیختگی- وابریدگی.
انقلاب: دگرگونی - زیرورویی - شورش.
انکار: رد کردن- باور نکردن.
انکسار: شکست - شکسته شدن.
انگشت حسرت: انگشت آرزومندی.
انگشت سبابه: انگشت گواهی.
انگشت ندامت: انگشت پشیمانی.
انواع: گونه ها - جورواجور.
انهدام: ویرانی- نابودی - نیستی.
اوایل: آغازها - پیش ها - نخست ها.
اواسط: میانه ها.
اواخر: پایان ها - فرجام ها.
اوامر: دستورها - فرمایش ها.
اوباش: فرومایگان - رندان - ولگردان.
اوج: فراز- بالا- بلندی.
اوصاف: چگونگی ها - چونی ها - چند وچونی ها.
اوضاع: رویدادها - رخدادها.
اوقات تلخی: ترشرویی - تندی.
اول: نخست - آغاز- سرآغاز
اولین: نخستین.
اولاد: فرزندان - زاده ها.
اهالی: مردمان - باشندگان.
اهانت: خوار، سبک کردن-کوچک کردن.
اهتزاز: افراشته - برافراشته
اهتمام: کوشش- دلبندی- تلاش.
اهداء: پیشکش- ارمغان.
اهل: کسان- خاندان- خانواده..
اهلی: رام - خوگیر.
اهلیت: سزاواری- شایستگی.
اهمال: سستی و تنبلی- پشت گوش اندازی.
اهمیت: ارزشمندی- شایستگی.
ایاب و ذهاب: آمد و شد.
ایادی: دست نشاندگان- مزدوران.
ایالت: استان.
ایام: روزها - روزگاران - زمانها.
ایثار: از خود گذشتگی - جان بازی.
ایجاب: پذیرفتن.
ایجاد: آفرینش- ساختن- برپاداشتن.
ایجاز: کوته سخنی.
ایده: (فر) آرمان- اندیشه.
ایراد: خرده گیری- بهانه جویی.
ایزد تعالی: برترین ایزد.
ایفاء: انجام دادن- بجای آوردن.
ایل: (ت) تیره - دودمان- خاندان.
ایلچی: فرستاده - پیک - پیام بر.
ایمان: باور داشتن- پای بندی- گرایش.
اینجانب: من.
این دفعه: این بار.
این طور: اینگو نه - اینجور- ایدون.
این قدر: این اندازه.
این مرتبه: این بار.
این وقت: این زمان.
ایمن: آسوده.
ایهام: بگمان افکندن.
|
آ
آباء: پدران - نیاکان
آباژور: (فر) سایه شکن.
آبجی: (ت) - خواهر- همشیره.
آب حیات: آب زندگی.
آب قنات: پَرَشک.
آب معدنی: آب کانی.
آب مقطر: چکیده آب - چکه آب.
آب نبات: شکرینه - شکربسته.
آبدار باشی: آبدارچی - چایچی.
آبونه: (فر) همبست.
آپارات: (ر) دستگاه - پخش رخشاره.
آپارتمان: (فر) سراچه- اپَرَک.
آپاندیس: (فر) آویزه.
آتشی مزاج: تند خوی - زود خشم.
آتمسفر: (فر)هوابار- پناد.
آتلیه: (فر) کارگاه.
آتیه: آینده.
آحاد: یکان
آجر: آگور
آچار: (ت) دست ابزار- پیچ بازکن.
آخر: پایان - پسین - فرجام.
آخرت: سرای پسین.
آخرالامر: سر انجام.
آداب: ادب ها
آدامس: ( ا ) ژد.
آدرس: (فر) نشانی.
آدم وحوّا: مشی و مشیانه.
آدمی سیرت:آدمی سرشت، نهاد.
آذوقه: آزوغه- از ریشه آزوک
آراء: رای ها.
آرامش طلب:آرامش جو- آسایش خواه.
آرتزین: (فر) - خیز چاه.
آرتیست: (فر)هنرپیشه - بازیگرنمایش.
آرشیتک: (فر) مهراز.
آرخلوق: (ت) نیم تنه- تن پوش.
آروغ: (ت) باد گلو.
آزادی طلب: آزادیخواه - آزادی جو.
آزرده خاطر:دلگیر- رنجیده- دل آزرده.
آژان: (فر) پاسبان.
آژانس: (فر) نمایندگی- کارگزاری.
آسانسور: (فر) بالارو.
آسفالت: (فر) گجفه - گَجف.
آسم: (فر) تنگدم.
آسوده خاطر: آسوده دل- دل آرام.
آشپزباشی: (ت) - سر آشپز.
آشغال: آخال
آشفته خاطر: آشفته دل- دلواپس.
آشوب طلب: آشوبگر.
آشیانه وحوش: کنام جانوران.
آفاق: کیهان- کرانه های آسمان.
آفت: گزند(ب) زیان - آسیب.
آفریقایی: آفریکایی.
آقا: (ت) سرور - خواجه.
آگراندیسمان: بزرگ نمایی-گستردن.
آلاچیق: (ت) پرچین گاه- تاژ.
آلاخون والاخون: (ت) بی خانمان دربدر- آواره - خانه به دوش.
آلاگارسن :(فر) - پسرانه.
آلامد: (فر) باب روز.
آلبوم: (فر) - جُنگ.
آلت: ابزار- افزار.
آلرژی: (فر) سُهندگی.
آلومینیوم: (فر) سیمک.
آماتور: (فر) ریژکار- نوکار.
آمار و ارقام: آمار و شماره ها- ایاره ها.
آمبولانس: (فر) بیماربر.
آمپر: (فر) شتابه.
آمپول: (فر) آوندک.
آمر: فرمان دهنده - فرمان پاد.
آمن: درپناه - بی بیم.
آمونیاک: نوشاهک.
آمین: ایدون باد- چنین باد.
آناناس: (فر) کاجدیس - کاجودیس.
آناً: دریک دم- بیدرنگ.
آنتن: (فر) سَرون.
آنتی بیوتیک: (فر) جان دارو- پادزهر.
آنتیک: (فر) کهن - کهنسال- کهنه.
آندوسکوپی: (فر) اندرون بینی.
آندیو: (فر) کاسنی فرانسوی.
آنژین: (فر) گلودرد.
آنوقت: آنگاه- آنزمان - آن هنگام.
آنی: گذرا.
آوانس: (فر) پیش پرداخت.
آهن آلات: آهن ابزار.
|