ش


شائق، شایق: خواستار- خواهان - آرزومند.

شاخص: برجسته - بلند و آشکار.

شارع عام: گذرهمگانی- راه همگانی.

شاطر: نان گیر- چالاک - چابک.

شاعر: سراینده- چامه سرا- چکامه سرا.

شاغل: کاردار- کارمند- پیشه ور.

شافع: خواهش کننده.

شاق: دشوار- سخت - توان فرسا.

شاکر: چاکر- سپاسگزار- ستایشگر.

شاکی: گله مند- دادخواه- دادجو.

شامخ: والا- فرمند - برگزیده - فرازمند.

شامل: در برگیرنده - همه گیر.

شاهد: گواه - گواهی دهنده - انجمن آرا - ساغرانداز- دلدار.

شایع: فاش- پراکنده- همه گیر.

شایعه: چو- چواندازی- سخن بی پایه.

شب یلدا: شب چله.

شباب: برنا- جوان - برنایی.

شباهت: همانندی- همتایی- همگونی.

شِبه: مانند- همسان.

شبه جزیره: آبخوست مانند.

شبح: سایه - تن نما- تارگون.

شبهه: گمان - پندار- دودلی.

شبیه: همانند - همسان- همگون.

شتم: ناسزاگویی.

شجاع: دلیر- گُرد - دلاور- پردل.

شجاعانه: دلیرانه - دلاورانه - پردلی.

شجره: خاندان- دودمان - تبار- نیاکان

شحنه: (ت) پاسبان - پاسدار- شبگرد.

شخص: کس- تن- خود.

شخصاً: خود - خویشتن - به تنهایی.

شخصی: خودی- خود ویژه.

شخصیت: سرشت- بزرگواری- والایی.

شدّت: تندی- سختی.

شدید: سخت - تند - دشوار - پرزور.

شدیداللحن: درشتگوی- زننده.

شرّ: بد- بدنهادی- آزاررسانی.

شرارت: بدی- زشتی - بد نهادی.

  شراره: اخگر- زبانه آتش- آتش پاره.

شرافت: نیک گوهری- والایی.

شرافتمند: والا- نژاده.

شرافتمندانه: با سربلندی- سرافرازانه.

شراکت: انبازی- همکاری- همسویی.

شرب: نوشیدن- آشامیدن.

شراب: می- باده- آب رز- نوشیدنی.

شربت: شیرین آب - شهدآبه- شکرآبه.

شراب: می - باده - رز- آب رز- مل.

شرابخانه: میکده - خُمکده- خُمخانه.

شرابخوار: می خواره - باده گسار.

شرابخواری: می خوارگی- باده گساری.

شراب زده: می زده.

شراب طهور: می پاک - می بهشتی.

شُرّابه: آویزه - منگوله.

شرح: گزاره - گزارش - بازگویی.

شرح دادن: گزاردن- بازنمودن.

شرح کشّاف:  درازگویی.

شرح واقعه: داستان.

شرح وظایف: برنامه کار- دستورکار.

شرر: اخگر- آتشپاره - زبانه آتش.

شرربار: آتش بار.

شرط: گرو- سامه - پیمان - گروکان.

شرط اصلی: پیمان بنیادین.

شرط اوّل: پیمان نخستین.

شرط بستن: پیمان بستن- گروبستن.

شرط نامه: پیمان نامه.

شرطی: پیمانی- گرویی.

شُرطه: پاسبان.

شرع: راه- روش- آیین- کیش.

شرعی: کیشی- آیینی.

شَرف: آبرو- سربلندی- والایی.

شرفیاب: باریاب.

شرفیاب شدن: باریافتن.

شرفیابی: باریابی- فریابی - ارج یابی.

شرق: خاور- خورآیان- خورآی.

شرق شناس: خاور شناس.

شِرک: بت پرستی- خدا انبازی.

شرکاء: همدستان- هنبازان- همیاران.

شرکت: هنباز- انبازی- همکاری.

شرکت سهامی: انباز بخشی.

شرکت تضامنی: انباز پایندانی.

شرکت تعاونی: سازمان همیاری - همیار سرا - همیارکده.

شرور: بد جنس - بدکار - بدنهاد.

شروع: آغاز- سرآغاز - پیش درآمد.

شروع کار: آغازکار- کاررفتاری.

شروع کننده:آغازگر.

شریان: سرخرگ- شاهرگ.

شریعت: آیین- روش- کیش- دینکرد.

شَریف: بزرگوار - پاک نژاد - گُهری.

شریک: انباز- همدست- همکار.

شریک در غم: همدرد- هم اندوه.

شطّ: رود بزرگ - بزرگ رود - شاه رود.

شطحیات: گمراهی ها - ژاژها.

شطرنج: شترنگ - سترنگ- شترنج.

شُعار: آرنگ - بانگ.

شعار دادن: آرنگ دادن- بانگ زدن.

شعاع: پرتو- تابش- فروغ- درخشش.

شعر: چامه - چکامه - سروده.

شعرا: چکامه سرایان- چامه سرایان.

شعبده: تردستی- چشم بندی.

شعبده باز: چشم بند- ترفندباز.

شعبه: شاخه.

شعف: شادمانی- سرشادی- خشنودی.

شعله: زبانه - تابش - افرازه- اخگر.

شعله زدن: گُر زدن- زبانه کشیدن.

شعله ور: فروزان- آتش زبانه دار.

شعور: دریافتن- دانایی- هوش- خرد.

شغل:
کار- پیشه.

شفاء: تندرستی- بهبودی.

شفاء بخش: درمان بخش.

شفاءخانه: بیمارستان.

شفاعت: پادرمیانی- میانجیگری.

 شفاعت کننده: رواخواه - رواجو.

شفاف: زلال - درخشان - روشن.

شفافی: زلالی- درخشندگی.

شفاهی: زبانی.

شفاهاً: زبانی- سخنی- نانوشته.

شفق: سرخی خورشید در سپیده دم - سرخی کرانه آفتاب.

شفقت: مهربانی- نرم دلی- دلسوزی.

شفیع: خواهشگر- میانجی-بخشش خواه.

شفیق: مهربان- مهرورز- دلسوز.

شقّ: شکاف- شکافتن - راست - بر پا.

شق القمر: شکافتن ماه - گواژ

شقّ القمر کردن: کار ناشدنی کردن.

شقاوت: ستمگری- سنگدلی- دژخویی.

شقّ و رقّ:راست و خشک - چوب سان.

شقیقه: گیجگاه.

شکّ: گمان - دودلی.

شکاک: دودل- بد گمان- بدبین.

شکایت: دادخواهی- دادخواست-گله مندی.

شکایت قضایی: دادخواست.

شکایت کننده: دادخواه.

شکوه وشکایت: ناله و دادخواهی- گلایه و گله مندی.

شُکر: سپاس.

شکرگزاری: نیایش- سپاسگزاری.

 شِکل: نگاره- رخساره - چهره.

شکل دادن: پی ریزی - هستی دادن.

شکل گرفتن: پاگرفتن- ریخت گرفتن.

شکل ظاهر: چهرک.

شکیل: خوش نما- دلپسند- زیبا.

شلاق: (ت) تازیانه.

شمال: اپاختر- اباختر.

شمال شرقی: اباختر خورآیی.

شمال غربی: اباختر خوربری.

شمالی: اباختریک.

شمّ: بوی- بوی بردن - دریابی.

شماتت: سرزنش- نکوهش- سرکوفت.

شمایل،  شمائل: فرتورها - نگاره ها - چهره ها - پیکرها.

شمس: خورشید.

شمسی: خورشیدی.

شمع: سپندار- شَماله.

شمعدان: آتشدان - شماله دان.

شمعدانی: سپنداره از گیاهان.

شمیم: بوی خوش - بوییدنی.

شمه: اندک- کوتاه - پاره - لخته.

شنبه: کیوان شید.

شور: بررسی- رایزنی - هم اندیشی.

شورا: انجمن رایزنی - همه پرسی.

شورای داوری:  انجمن داوری- رایزنی.

شورای عالی اصناف: سررایزنی پیشه وران.

شوق: شور- آرزومندی- دلبستگی.

شوق انگیز: شورانگیز- شادی بخش.

شوک: (فر) تکان سخت.

شوکا: گویش گیلکی - آهوی شاخ دار.

شوکت: فر- شکوه - والایی.

شوم: بد شگون - ناخجسته- بد اختر.

شهاب:ستاره- اختردونده- کمانه ستاره.

شهادت: گواهی دادن-کشته شدن در راه خدا.

شهادت نامه: گواهی نامه.

شهامت: دلیری- بی باکی - دلاوری.

شهرت: ناموری- آوازه - نامداری.

شهرت بد: ننگ- بد نامی.

 شهرت یافتن: نامور شدن- سرشناس شدن- آوازه دارشدن.

شهرت طلب: نامجو- آوازه خواه.

شهره: نامدار- نامور- سرشناس.

شهریه: ماهانه.

شهلاء: چشم سیاه.

شهوت: خواهش دل- کامجویی- بسیار خواهی.

شهوت پرست: بسیار کامجو- زنباره.

شهیر: نامدار- نامور- نامی.

شهوت کلام: پرچانگی- درازگویی.

شیئ: چیز.

شیّاد: فریبکار- سالوس- دورو.

شیطان: اهریمن - دیو.

شیطان صفتی: دیوکامگی-اهریمن فروزه.

شیطنت: سرکشی- دیوگری.

شیاف: پرزه.

شیپور: (س) سورنای- گاودم.

شیشلیک: (ت)کباب  سیخی.

شیوع: واگیر- همه گیر.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

س


سائر،  سایر: دیگر- روان - رونده.

سائل: گدا- پرسش کننده.

سابق: پیش- گذشته- پیشین.

سابقاً: پیش از این - زمان های پیشین.

سابق الایام: روزگار پیشین-روزگار گذشته - درگذشته ها.

سابقه خدمت: دیرینگی.پیشینه دیوانی- پیشینه کاری.

سابقه دار: پیشینه دار- پرونده دار.

ساتراب: استاندار- فرماندار- شهردار.

ساچمه: (ت) سُربَک- سرب ریزه.

ساحر: افسونگر- فسونکار- جادوگر.

ساحری: افسونگری-جادوگری.

ساحل: کرانه- کران-کنار- دریابار.

ساده لوح: خوش باور- زودباور.

سادیسم: (فر) آزارگرایی.

سادیک: آزارگرا.

ساردین: (فر)ریزه کولی.

سارق: دزد- راهزن.

ساطور: فرتیغ.

ساطع: تابان- درخشان- فروغ - رخشا.

ساعت: سایه- زمان کوتاه - گاه نما.

ساعت تنفس: دم آسودگی-زمان آسودگی.

ساعت دیواری: زمان شمار دیواری.

ساعت شمار رومیزی: زمان شمار رومیزی.

ساعت مچی: زمان شمار مچی.

ساعد: اَرَش.

ساعی: کوشا- کوشنده.

ساق: ساگ- شاخ.

ساق پا: ازغوزک تا زانو- پتیشان.

ساقه: ساگه - شاخه.

ساقدوش: ساگدوش- همدوش.

ساقط: سرنگون- واژگون.

ساقط کردن: برکنارکردن.

ساقی: پیاله گردان- ساغرانداز- چمانی.

ساک: (فر) کیسه- کوله پشتی- توبره.

ساقی نامه: چمانی نامه.

ساکت: خاموش- بی آوا.

ساکت کردن: آرام کردن.

ساکن: آرام - ایستاده - بی جنبش.

ساکنین: ماندگاران- ماهمانان.

سالاد: ( فر) سبزیانه.

سال جاری: سال کنونی- امسال.

سال شمسی: سال خورشیدی.

سال قمری: سال ما هشیدی.

سال کبیسه: بَهیزَکی.

سالم: تندرست.

سالن: (فر) تالار- نمایشگاه.

سامع: شنونده- شنوا.

سامعه: شنوایی.

سانحه: رخداد - پیش آمد بد.

سانسور: (فر) خرده گیری- پیشگیری از پخش .

سئوال: پرسش- درخواست.

سبابه: انگشت میانی- انگشت گواهی.

سبب: دست آویز- انگیزه.

سبحان: پاک- پاکیزه.

سَبک: روش- روال - روند - شیوه.

سَبُک عقل: کم خرد- بی خرد.

سبقت: پیشی گرفتن- گذشتن.

سپور: (ت) رفتگر- جاروکش.

سخن متعادل: سخن وارسته - سخن بایسته.

ستاره ثابت: اختری.

ستاره ناثابت: نااختری.

ستاره سحری: روجا.

ستون فقرات: تیره پُشت.

سجاف: درزجامه.

سجده: فروتن - نِگونی.

سجده گاه: نیایشگاه - مَزکَت.

سجل: زینهارنامه- نام و نشان.

سجل احوال: شناسنامه.

سحر: پگاه- بامداد- سپیده دم.

سِحر: افسون-جادو.

سِحرآفرین: فسون آفرین.

سِحرآمیز: فریبنده- شگفت انگیز.

سَحر خیز: پگاه خیز.

سحرگاه: سپیده دم.

سخاوت: بخشش- دست ودل بازی.

سخاوتمند: بخشنده - دست ودل باز.

سخی: بخشنده - رادمرد - جوانمرد.

سُخره: بیگار- کار بیمزد - فسوسگر.

سُخره گیر: بیگارگیر- زبون آزار.

سد: بند- آب بست - آبگیر.

سد جوع: سیرشدن- گرسنگی زدایی.

سِدر: (ل ا) درخت کُنار.

سراجی: چرمسازی.

سِر: راز- نهان- پنهان- پوشیده.

سروصورت دادن: آراستن - پیراستن-سامان دادن.

سرجوخه: (ت) سرگروه.

سرقفلی: پیش بها- سربست.

سرحد: مرز- کرانه.

سرمنزل مقصود: خواستگاه - آرمان.

سر و وضع: سر و ریخت - نما و اندام.

سرایت: واگیری- همه گیری.

سرطان:  چنگار- خرچنگ.

سرعت: شتاب- بادپایی- چالاکی.

سرعت اولّیه: شتابِ آغازین.

سرقت: دزدی- ربایش- دستبرد.

 سرمد: جاوید - همیشگی.

سرمای شدید: زمهریر- سَجام.

سرمشق: نمونه.

سُرور: شادی- شادمانی - سرخوشی.

سریر: تخت پادشاهی- اورنگ.

سرویس: (فر) دستیاری- یاری.

سِری: (فر) زنجیره - رشته.

سریع: تند- شتابنده- چُست و چالاک.

سریع السیر: بادپا - تندرو - تیزتک.

سریع العمل: تند کار- چالاک.

سریع الانتقال: تیزهوش- زودگیر.

سریع الهضم: زودگوارش- تندگوارش.

سطح: رویه- روی چیزی.

سطح محدّب: کوژ.

سطح مستوی: هامَن

سطح مقعر: رویه ی گرد.

سَطر: رده - رج - رسته.

سطل: ستل- دلو- دولک.

سعادت: نیک بخت شدن- خوشبختی.

سعد: خجسته.

سعایت: بدگویی کردن- سخن چینی.

سعی: کوشش - تلاش.

سقز: ژَد

سفارت: نمایندگی- فرستادگی.

سفاک: خونریز- ددمنش- سنگدل.

سفاهت: بیخردی- نادانی.

سَفَر: رهنوردی- رهسپاری.

سفرکردن: راهی شدن - رهسپارشدن.

سفسَطه: سخن گردانی- نارواپردازی.

سفلیس: (فر) کو فت- تب فرنگ.

سفیر: فرستاده - نماینده.

سفیرکبیر: سرنماینده - فرسته مهان.

سفینه: کشتی- ناو - کشتی سپهر.

سفینه فضایی: سپهر پیما - آسمان پیما - آسمان نورد.

سفیه: نادان - بیخرد- سبکسر- خُل.

سقاء: آبکش - آب دهنده.

 سقاء خانه: آبدارخانه.

سِقط: انداختن- از میان بردن.

سقط جنین: بچه اندازی.

سقف: بام- پوشش روی بام- آسمانه.

سَقَط فروش: خرده فروش.

سُقلمه: (ت) مشت - کوبه مشت.

 سُقم: نادرستی- ناسَرَکی.

صحت و سقم: درستی و نادرستی.

سقوط: افتادن- سرنگونی.

سکان: فرمان.

سکته: بازمان- دم ایستاد - درنگ.

سکته مغزی: مغزمان- مغز ایستایی.

سکته قلبی: گشمان (گِش=  قلب).

سَکرات: بی هوشی- دم مرگی -

سکنجبین: سکنگبین.

سکنه: باشندگان.

سکنی: خانه- جای باش.

سکنی گزیدن: خانه گرفتن- باشیدن.

سکوت: خاموشی - دم فروبندی.

سکون: آرامش - آرامیدن.

سکونت: جای گرفتن - خانه گرفتن.

سل ریوی: ناخوشی شُش - شُشمار.

سلاح جنگی: جنگ ابزار- رزم افزار.

سلّاخ: پوست کن- دام کُش.

سلّاخ خانه: کشتارگاه.

سلام: درود.

سلام کردن: درود گفتن.

سلامت: بهبودی- تندرستی.

سلانه سلانه: آرام آرام - آهسته.

سلحشور: دلاور- گُرد - جنگجو.

سلب: ربوده - کندن - از میان بردن.

سلب مسئولیّت: شانه خالی کردن.

سلسبیل: آب روان- گوارا- خوشگوار.

سلسله: خاندان- دودمان- زنجیره.

سلسله جبال: کوههای زنجیره یی- کوههای پیوسته.

سلسله مراتب: رده بندی- پایگانی.

سلطان: شهریار- پادشاه.

سلطنت: پادشاهی- شهریاری.

سطحی: پوسته ای- رویه ای- سرسری.

سطحی بودن: بیمایه بودن- بی دانش بودن.

سلطنت: پادشاهی- شهریاری.

سلطه: چیرگی- دست اندازی.

سلف: نیا - نیاک- پیشینیان.

سِلم: سازش- آشتی.

سلمانی: آرایشگر- پیرایشگر.

سلوک: رفتار- روش - کردار- شیوه.

سلول: یاخته - زندان.

سَلیس: روان - رسا - خوب.

سلیطه: زبان دراز - زن بد زبان - غرشمال.

سلیم: درست - سرسپرده - ساده دل.

سلیم القلب: پاکدل.

سلیم النفس: پاک نهاد- نیک سرشت.

سمّ: زهر- شرنگ - نیش دارو.

سمّی: زهرآبه

سماجت: پافشاری- یکدندگی.

 سماع: شنیدن- شنودن- آواز خوش- سرود- دست افشانی.

سماق: سماک.

سماور: (ر) جوش آور.

سماوات (تک سماء): آسمان ها.

سمپاتی: (فر)گیرایی- گیرا- تودل برو.

سمت: سو - رو- ور- راستا - راسته.

سِمَت: پایه - پایگاه - جاه - رده.

سَمت راست: سوی راست.

سمت چپ: سوی چپ.

سمع: گوش- شنوایی- شنیدن.

سمعک: گوشک.

سمعی و بصری: شنیداری و دیداری.

سن: زاد- سال.

سن رشد: بالیدن.روییدگی

سن بلوغ: برنایی- سال پختگی.

سنان: سرنیزه - نیزه.

سنّت: روش- شیوه - نهاد - آیین.

سنجاغ: (ت) سوزن ته گرد - سگک- چفت - گیره.

سند: بنچاک - بنچک.

سند نامه: بنچاک، بنچک نامه.

سنگ چخماق: سنگ آتش زنه.

سنگ مثانه: سنگ آبدان.

سنگ محک: زرسنجه

سنوات: سال ها.

سنه: سال زمانه.

سوء: بدی- زشتی - اندوه.

سوء استفاده: نارواگری - نادرستکاری.

سوء تعبیر: بد دریابی - بد گیری.

سوء تفاهم: بد شناسی - بد پی بردن.

سوء خُلق: بد خویی - زشت خویی.

سوء ظن: بد گمانی - بد دلی.

سوء نیّت: بد دلی - بد خواهی.

سوء هاضمه: بدگواری- بدگوارش.

سئوال: پرسش.

سوانح: رویدادهای بد.

سورتمه: (ت) گردونه برف.

سورچی: (ت) گردونه ران -گاری ران.

سودازده: آشفته - درهم - دل از دست داده - خرد از دست داده.

سورسات، سیورسات: (ت) بارو بنه - خواربار.

سوقات: (ت)ره آورد- ارمغان- پیشکش.

سوق: سوک- بازار.

سوق ا لجیشی: سپاه آرایی-لشکرکشی.

سوگلی: (ت) پادشاه زن- زن برگزیده.

سوهان: انگبینه.

سهام: دانگ ها - بخش ها- انباز ها.

سهل: آسان- ساده.

سهل العبور:  آسان- خوب- آسان رو.

سهل العلاج: درمان پذیر- چاره پذیر.

سهل الوصول: آسان رس- آسان یاب.

سهل و ممتنع: ساده و دشوار.

سهو: فراموش کردن- از یاد بردن.

سهولت: سادگی- آسانی.

سیاح: جهانگرد - گردشگر.

سیاحت: جهانگردی

سیاحت نامه: جهانگرد نامه.

سیّار: چرخان- چرخنده - گردنده.

سیّاره: ستاره ی گردان- ستاره چرخان.

سیاست: جهان آرایی-شهر آرایی.

سیاست کردن: فرمان راندن- کیفر دادن.

سیاق: روش- شیوه - روند.

سیر: گردش- گشت.

سیر قهقرایی: واپسگرایی - پس روی.

سیرت: خو- سرشت - نهاد.

سیل: تندآبه - تندآب.

سیلاب : لاخیز.

سیلو: (فر)  انبار دانه ها.

سیما: چهره- نشانه- نما.

سینما: (فر) ُرخشارگاه.

سینِراما: (فر) فر رخشار.

سه ضلعی: سه بر- سه پهلو.